تغییرات در رسم ها . خوب یا بد؟؟؟؟

درست هست که مدتی از عزاداری تاسوعا و عاشورا میگذرد و شاید برای بیان این مطلب کمی دیر شده باشد اما چون این مطلب شامل موارد دیگری نیز از زندگی اجتماعی مردم من میشود بیان آن خالی از لطف نیست. ضمنا این مطلب به معنی تایید یا تکذیب مقوله محرم و عزاداری نیست(چون اصلا نمیخواهم وارد مسائل مذهبی و سیاسی بشوم.) بلکه مطلبی است در حوزه مسائل اجتماعی آستارا


یادم میاد قدیم ها یک سری از رسومی وجود داشت که جدای از پرداختن به مسئله محرم موجب ایجاد همدلی در مردم بود مثل همین مراسم تاسوعا ،ولی متاسفانه ظرف مدت چند سال گذشته این مراسم و سایر مراسم سنتی ما دچار تغییرات زیادی شده است مثلا برای من خیلی جالب بود که سابقا ما در آستارا علم و کتل های تهران را نداشتیم و این رسم وارداتی جدید بعضی از رسوم ساده در محرم ما را کمرنگ کرده است .  

                                     

در مورد مراسم تاسوعا هم نکته جالبی وجود داشت که سابقا مردم آستارا در این شب اقدام به حرکت در سطح شهر میکردند و در هر مسجد یک شمع روشن میکردند  امسال نیز همین رویداد رانظاره کردیم ولی متاسفانه بیشتر خانواده ها ترجیح میدادند از اتومبیل برای طی کردن مسافت بین مساجد استفاده کنند که این رسم را از حالت خود خارج کرده بود و دیگر آن زیبایی همیشگی را نداشت. 

یک مطلب جالب دیگر هم در مسجد گیلک لر وجود داشت اولا که باز هم آن علم خاص را دست آن دوست عزیز هر ساله دادند و بعد از آن چهار، پنج نفر  مجبور شدند وی را کنترل و علم را به زور از دستش بگیرند که خوب چرا هر سال این اشتباه را تکرار میکنید خوب علم را به این بنده خدا ندهید تا شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم ثانیا بعد از روشن کردن خیمه ها بوی شدیدا زننده مواد پلاستیکی بلند شد که موجب ناراحتی مردمی که جمع شده بودند و همچنین همسایگان گردید که به علت استفاده از پارچه های مصنوعی بادرصد بالای مواد پلاستیکی در خیمه ها بود که بیشتر موجب فرار اجتماع کننده گان گردید.ثالثا که از همه جالب تر  و نوآوری جدیدی در عرصه عزاداری بود( که حقیقاتا این یکی را بتده در هیچکدام از برادران دیگرم (شهرهای دیگر )ندیده بودم) ایجاد یک حجله که در داخل آن یک عمامه سبز و چند چیز دیگر قرار داشت و حالا منظور از این حجله چه بود الله اعلم

گذشته از بحث محرم ، به هر حال ما دارای رسوم خاصی در محدوده شهر خودمان هستیم بعضی از این رسوم نشانه ضعف در آن قسمت از فرهنگ(مانند ریختن آب داخل آن ظرفهای مخصوص جلوی مساجد بر سر یا خوردن آن یا مثلا قمه زنی در مراسم محرم که جدیدا کم رنگ تر شده است ) ، بعضی نشانه پیشرفت فرهنگی و برخی نیز با چشم پوشی از تاثیرات کم مثبت یامنفی آنها بیشتر جنبه نستالژی برای مردم دارند که وظیفه ما مبارزه با رسوم منفی و اصلاح آن دسته از رسوم دیگر میباشد و با اضافه کردن رسوم نه چندان مثبت دیگر شهرها دچار گسست و آسیب های فرهنگی خواهیم شد که دیگر به راحتی قابل جبران نمیباشد. 

البته باید متوجه این موضوع نیز باشیم که اصولا رسوم چون از گذشتگان به ما میرسند خودبه خود ساختار ارتجاعی دارند و در حفظ و تعصب به آنها باید کاملا مراقب بود که خودمان و جامعه را دچار انحراف از تفکر منطقی نکنند. 

شاد باشید و پاینده